فقط برای یک شب... - پیاده رو
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 محمدعلی ملکیان
piadero.Parsiblog.Com
فقط برای یک شب...

 

آن شب، هوای تهران خیلی سرد شده بود. اما چون به هم کلاسی ام قول داده بودم که برای حل تمرین ریاضی به خانه شان بروم، زود شال و کلاه کردم و راه افتادم. سرمای هوا جوری بود که مجبورت می کرد، خودت را بغل کنی و بیشتر در یقه کاپشن فرو بروی.

لکه ای ابر در آسمان پیدا نبود که ستاره ای بتواند خود را پشت آن پنهان کند و از سرما در امان باشد. قدم هایم را سریع تر کردم تا به موقع برسم و بد قولی نکرده باشم. کارمان یک ساعتی طول کشید. و من، در راه بازگشت به خانه، متوجه کسی شدم که در پیاده رو، مشغول مرتب کردن چند تکه کارتن بود. آماده خواب میشد. دراز کشید و خودش را به دیوار چسباند، انگار که می توانست آن را در آغوش بکشد! بعد کلاهش را تا روی چشم هایش پایین کشید و زیر پتوی کهنه و کثیف خودش پنهان شد.

خیلی ناراحت شدم اما ترسیدم او را به خانه ببرم. چرا او باید در این سرما بیرون بخوابد؟ چرا کسی به کار او رسیدگی نمی کند؟ آیا این کار هر شب اوست؟ از من چه کاری ساخته است؟ در همین فکر ها بودم که به خانه رسیدم. آن شخص لحظه ای از ذهنم بیرون نرفت. چگونه می توانستم من در یک اتاق گرم و نرم بخوابم و بنده دیگری از خدا با آن وضع، شب را سپری کند! بالاخره نتوانستم با خودم کنار بیایم. پتو و بالشتم را برداشتم. به بام خانه رفتم و آن شب را تا صبح آنجا خوابیدم. اما آنچنان سرما خوردم که تا یک هفته بستری شدم. چه سرماخوردگی و بستری شدن لذت بخشی بود. در عوض برای یک شب هم که شده درد و رنج آن فقیر را درک کردم.

 خاطره ای از شهید دکتر چمران

به نقل از عبدالعلی ابیاوی( همرزم)

بمناسبت سالروز شهادت دکتر چمران 30 خرداد

 




      .......
 نظر
      .......
 شهادت
 دکتر
 چمران
 30
 خرداد
 چمران
..................................................................................................
 صفحه اصلی
 نمایه
یادداشت ها
عباس علیه السلام
المپیک سیاسی
جاده سلامت
آی باباها
گرانی
[9] تمامی یادداشت ها
بایگانی
[محبت [1
[اول راه [1
[بچه مسلمونا [2
دوستان
عشقه
رها(موسی مزینانیان)
(کوهپایه) آقای آتشین صدف
خسوف
پاورقی
بی تعارف
پاکدل
پاتوق دوستان
سرباز خونه
سجاد عباسی
گلهای بوستان زندگی
جرعه ای از ذکر جرعه ای از عشق
زندگی یعنی تفکر
غریبه
راه روشن
صاعقه ی آذرخش
میثاق طلبگی
شاگرد
عوارض جانبی(طنز)
نقطه رهایی
برگه ها